بی بی گل فدات بشم دیگه بی تو خستم بی بی گل
یکی از همین روزا می بینی شکستم بی بی گل
بی بی گل فدات بشم دل شده رسوای غمت
آخ دلم تنگه بیا بیا روی چشمام قدمت
برای دیدن تو بیقرارم تا بیام از سفر
بیام و حلقه بر در بزنم که اومدم بی خبر
میام تا سر بذارم روی سینت تا که باور کنی
نفس گیره برام بی تو دیگه زندگی بی ثمر
مردمانِ بی عشق ، کبوترا رو پَر دادن
من دوباره بی عشق ، نگرانِ فردامَم
من خُب آره بی حس ، با اینکه کلی درد ، دارم
اما مردمانِ بی عشق دیگه حتی رحم نمیکنن به پروانَم
پول شعر نبود پس مجبور بودم که شاعر بشم
آهنگساز گرون بود پس باید یه آهنگساز ماهر بشم
استودیوی محل حتی بهم محل نداد شاگردش شم
دو راه بود یا وایسم رو پام یا مث بقیه دوستام بارکـِش بشم
یه طرف میفهمی دلتو پای هیچی ندی
یه طرف حرفایی که دوس داری به هیشکی نگی
یه وقتا دلت میخواد که بگذره و پیر شی سریع
یه وقتی پیر میشی میبینی جوونی سَرِ هیچی پرید
بگو چی تو ذهنت وقتی رو به روت منم
رو به نور مثل کوه نور با یه جیب پر پول
با دل شیر یه که پیک پر انرژی توی پورشه سفید پشت رفیق
مخ ترکید توی رپ فارسی زیر دستام صد هزار تیم
امیر تتلو شادمهر عقیلی رضا پیشرو سپهر خلسه پوریا پوتک حمید صفت
tataloo x Shadmehr Aghili x Pishro x Khalse x Putak x Hamid Sefat Nostalgia 5
Remix By A-Kafi
هردفعه براى رو به رو شدن با قلبم
دنبال اونى که میشناختم ازت میگردم
رو به روى من یه تصویر هزار تیکه شده ست
که با هر بار رفتنت یه تیکه شو گم کردم
دی جی های
برگرد عشقم تو بی من نمیتونی بمونی
هنوز اونقد تو رو میخوام که نذارم دور بمونی
برگرد عشقم تو بی من نمیتونی بمونی
هنوز اونقد تو رو میخوام که نذارم دور بمونی
برگرد عشقم برگرد عشقم
دی جی محسن رضایی
آروم آروم مَرد می شد رنگ چهرش زرد میشد
از بلندی پرت میشد قصه این بود قصه این بود
با یه مشت حرفای تازه بعد یه عمر رو به رو شد
این تمام ماجرا بود قصه اینجوری شروع شد
دی جی محسن رضایی
تو که همه جا به همه میگی مال منه دیوونه ای چرا تو جنگی
بسه دیوونگی همه این زندگی قشنگ میشه اگه تو بخندی
وقتی که نباشی یه چیزی کمه عکس تو بغل میگیرم
اینقده دلم پیشِته اگه نباشی پیشم میمیرم
تو میگی، یه وقتا گاهی، پیش میاد یه اشتباهی
نه دیگه، دیگه نمیشه، واسه تو نمونده راهی
تو میگی، یه وقتا گاهی، پیش میاد یه اشتباهی
نه دیگه، دیگه نمیشه، واسه تو نمونده راهی
دی جی امیر تهرونی
یه روز چشماتو وا کنی می بینی من تموم شدم
می بینی جام چه خالیه یا رفته ام پی خودم
اگه یه روز و روزگار پیش خودت باز بشینی
تموم این روزا رو جلو چشمات باز می بینی
بیا بیا، بیا بیا بیا
بیا بیا، بیا بیا بیا
دی جی باران
دل من سیاس ولی آبی رو خیلی دوست دارم
روزای روشن آفتابی رو خیلی دوست دارم
با هوای تو توی کوچه های دلواپسی
غروب مبهم سرخابی رو خیلی دوست دارم
دی جی ای ام موزیک
موندن و سوختن و ساختن
همه یادگار عشقه
انتقام از تو گرفتن
کار من نیست کار عشقه
موندن و سوختن و ساختن
همه یادگار عشقه
انتقام از تو گرفتن
کار من نیست کارِ عشقه کار عشقه
دی جی ma6
خیلیا دوست دارن شبیه تو باشن
ببینَنِت از دور یا با تو تنهاشن
ای کاش وقتی چشماتو رو هم میذاری
آهنگی باشم که تو خیلی دوست داری
وقتی که بیداری آرومی انگاری
وقتی خوابی پیرهن من روته
مهم نیست چی میگن راجع به تو با من
دوسِت دارم به خودم مربوطه
آغوشتو به غیر من به روی هیشکی وا نکن
منو از این دلخوشی و آرامشم جدا نکن
من برای با تو بودن پر عشق و خواهشم
واسه بودن کنارت تو بگو به هر کجا پر میکشم
دی جی علیرضا عبدالمالکی
چه خوابایی برات دیدم
چه فکرایی برات داشتم
کسی رو
حتی یه لحظه
بجای تو نمی ذاشتم
چه خوبایی برات دیدم
چه فکرایی برات داشتم
کسی رو
حتی یه لحظه
به جای تو نمیذاشتم
دی جی علی رجبیان
برگرد عشقم تو بی من نمیتونی بمونی
هنوز اونقد تو رو میخوام که نذارم دور بمونی
برگرد عشقم تو بی من نمیتونی بمونی
هنوز اونقد تو رو میخوام که نذارم دور بمونی
برگرد عشقم برگرد عشقم
دیجی ندام
سکوت شیشه ایم رو صدای تو میشکنه
تو آسمون عشقم شعر تو پر میزنه
با تو دل سیاهم به رنگ آسمونه
تو بغض من میشکنن شعرای عاشقونه
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
هزار و یکشب من پر از صدای تو بود
گریه هر شب من فقط برای تو بود
خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم
درا رو بستم روت تا احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی انگار غرور من شکست
اگه دلت می خواد بری اصرار من بی فایده است
دیجی مرتضی چیذری
با تو که حرف میزنم صدامو صاف میکنم
دارم به زیبایی تو باز اعتراف میکنم
با تو که حرف میزنم آینده ی من روشنه
دنیام دستای توه که تو دستای منه
ثانیه ها کنار تو به مردن عادت میکنه
حتی برا رفتن ما همه حسادت میکنن
دیجی مرتضی چیذدری
دانلود رمان خنیاگر غمگین اثر یگانه اولادی و مینا شوکتی
دانلود رمان خنیاگر غمگین از یگانه اولادی و مینا شوکتی بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در دانلود رمان
📚#خنیاگر_غمگین
✍️نویسندگان: #یگانه_اولادی #مینا_شوکتی
✨ژانر: #عاشقانه_ازدواج_اجباری_خیانتی_انتقامی
📑خلاصه:
گویند که بهشت زیر پای مادران است..
اما در قصه ما یک مادر جهنمی وجود دارد که پاکی دخترش را دست آمیز امیال و هوس های خود میکند و در این میان دون ژوانی برای نجات دخترک وارد میشود اورا از مادرش جدا کرده و دخترک را مانند فرزند خود بزرگ میکند اما کی احساساتش به اون مانند معشوق میشود …چه زمانی به خود می آید و میبیند خود نیز به دخترک دل داده اما..ای کاش همه چیز به این آسانی بود
خیانت این واژه سهمگین کمر دخترکمان خرد میکند آیا او کمر راست خواهد کرد بعد این ماجرا ؟
آیا دون ژوان خود را خواهد بخشید ؟
آیا سکانس سناریو ترسناک خیانت معشوقش را فراموش میکند ؟!
دانلود رمان طبقه تاریک از ستاره شجاعی مهر بدون سانسور به صورت pdf، اندروید لینک مستقیم رایگان در www.honarafarinmusic.ir
عنوان رمان : طبقه تاریک
نویسنده: ستاره شجاعی مهر
ژانر: عاشقانه، معمایی
تعداد صفحه: 338
ملیت:ایرانی
سونا برای رسیدن به ارثیهی خانوادگی مجبور است به مکانی ناشناخته برود تا از چند کودک نگه داری کند! اما شبها در آن مکان صداهای عجیب و غریبی میشنود از طرفی وجود مردی جوان مرموزی در نزدیکی اش همه چیز را پیچیدهتر میکند …
خلاصه رمان طبقه تاریک
هوا به شدت سرد است و این سرمای عجیب و استخوان سوز چیزی نیست که بیش از این آن را تجربه کرده باشم از دور هم صدای عجیب و غربی میشنوم تقریبا مطمئنم صدای زوزه گرگ است. آب دهانم را قورت می دهم و تمام حواسم را میگذارم به چراغ های روشن خانه ای که پیش رویم قرار دارد باید زودتر به آنجا برسم. موبایلم در نزدیکی دروازهی چوبی اخطار خاموشی میدهد. به شانسم بدم لعنت میفرستم و تصمیم میگیرم اندک راه باقی مانده را با سرعت بدوم. جلوی در که میرم موبایلم را که
دیگر خاموش شده داخل کیفم میاندازم. نگاهی به محوطه میاندازم موتوری کنار یک خانهی سرایداری کوچک پارک شده است. خانه ای که قرار است برای مدتی در آن زندگی کنم دو طبقه است و در طبقهی بالا ایوانی بزرگ با نرده های بلند دارد. گلدان های زیبایی هم روی نرده های طبقه دوم قرار دارد که ظاهر خانه را زیبا کرده است. دیوارهاگلی و سقف خانه از چوب است. با خودم فکر میکنم اصلا میشود همچین جایی زندگی کرد؟ در را باز میکنم و وارد محوطه میشوم. اطراف خانه باغچهی کوچکی
وجود دارد و یک درخت بزرگ گردو که زیرش تخت و صندلی های چوبی گذاشته اند. مسیرم را سمت خانهی سرایداری برمیدارم و به ذهنم فشار میآورم تا نام سرایدارش را به خاطر بیاورم چند ضربهی کوتاه به در میزنم و خدارا شکر میکنم که چراغ این خانه روشن است. کمی بعد در باز میشود و مردی با موهای یکدست جوگندمی و چشمانی روشن جلوی رویم ظاهر میشود. نمیتوانم منکر شوم ظاهر خشنش با اخمی که به صورتش نشانده تا چه اندازه من را میترساند اما در شرایطی که هستم او تنها کسیست که …
دانلود رمان رفیق روزهای بد اثر شبنم سعادتی نگارش قوی
دانلود رمان خون برای نفس zk به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ژانر رمان: عاشقانه
نویسنده : شبنم سعادتی
تعداد صفحات: 1526
خلاصه رمان: هامون و دختری که با او زندگی میکند منتظر تولد فرزندشان هستند، اما جنین به دلائل نامعلومی سقط میشود. هامون که فکر میکند مشکل از هستی است به او دلداری میدهد. اما جواب دکتر هر دو را متحیر میکند، مشکل از خود هامون است و دیگر قادر به بچهدار شدن نیست و این موضوع باعث میشود هستی یک صبح او را برای همیشه ترک کند.
قسمتی از متن رمان رفیق روزهای بد
هامون به واکنش تندم خندید و گفت: امروز تو مغازه با بابام حرف زدم بهش گفتم که دستم خیلی تنگه اونم قبول کرد که بهم سرمایه بده واسه خودم کاری چیزی ردیف کنم فکر نمی کردم به این زودی به چیزی که میخواست برسد پس نقشه اش برای جا زدن ،من، به جای هستی گرفته بود. دستانم را زیر چانه قلاب کردم و کمی در جا پریدم وای هامون خیلی خوشحال شدم. دیگه رفتی که قاتی خرپول ها شی! خندید و گفت:
دیگه تا اون حدم نه بعدش چهره اش فکری شد و گفت یه چیز دیگه هم… چی؟ به صورتم نگاه ه کرد و گفت: گفت به شرطی که تو همین چند روز آینده عقد رسمی كنيد.یک طوری شدم حسی که نمی توانستم اسمی رویش بگذارم نه شبیه خوشحالی بود نه ناراحتی سخت بود که نپرسم میخوای چیکار کنی؟ فعلا باید بریم ،عراق، بعدش یه کاریش میکنم
لحنم بی اختیار دلگیر شد چه کاری مثلا؟ بعد عراق میخوای برگردی تهران و به خانواده ت هم بگی بچه سقط شد و ما به درد هم نخوردیم و جدا شدیم…
و از این حرفا… مقابلم ایستاد و یک دستش را روی میز ناهار خوری گذاشت. چشمان سیاه و کشیدهاش را در صورتم چرخاند و صدایش برخلاف همیشه آرام و خفه به نظر رسید بعد برگشت از عراق شاید بهش بگم بچه سقط شد اما نمی گم ما به درد هم نخوردیم. آدم چطوری دلش می آد در مورد تو اینو بگه؟ گیج شدم انگار همزمان هم چیزی در دلم فرو ریخت و…